ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

ماهان نفسی

ماهان شده برای خودش اتیش پاره

سلام گل پسر مامان خوبی عشقم ببخشید که دیر به دیر میرسم وبتو اپ کنم به  خدا همش منتظر بودم این اکسپلورر درست بشه تا بتونم برات شکلکم بزارم دیدم نه درست بشو نیست جونم برات بگه که هنوز برای مامان خوب ودرست حرف نمیزنی ولی خوب ودرست و اساسی شیطونی میکنی غذا خوردنتم که دوباره شده یه مشکل اساسی برای من یه روز خوب میخوری یه روز نه حرصمو در اوردی هر روز هم تا 12 ظهر خوابی بابا مشکل داره با خواب شما همش میگه بیدارش کنم تنبل میشه منم هر کاری میکنم بیدارت کنم عصبی میشی دوستنداری از خواب پاشی ولی شیر هم میخوری نه اینکه گرسنه یه کله بخوابی حالا موندم چیکار کنم منشی تلفنی همه خونه هایی که میریم شما هستید چه خونه خودمون چه...
25 بهمن 1391

پسر قشنگم 14 ماهگیت مبارک

  عزیزم تاج سرم 14 ماهگیت مبارک   لبخند زدی و آسمان آبی شد       شبهای قشنگ مهر مهتابی شد   پروانه پس از تولدت زیبایت     تا اخر عمر غرق بی تابی شد   عزیزم تو این روز بهترینهارو برات ارزو میکنم واز خدا میخوام هر قدمی که بر میداری نزدیک شدن به خوش اقبالی وخوش یمنی باشه عزیزم من وبابا به وجودت افتخار میکنیم و تا اخر عمر شکر گذار این نعمت بزرگ از خداوند هستیم دوستتداریم           ...
10 بهمن 1391

ماهان در 13ماهگی

  سلام به روی ماهت ماهان مامان عزیزم نمیدونم باید از کجا برات بگم از چی بگم فقط میتونم بگم که روز به روز که بزرگتر میشی شیطنتاتم بزرگتر و خطرناک تر میشه مثلا میری سراغ سشوار بر میداری میاریش میزنیش به پریز برق وروشنش میکنی تا موهاتو سشوار کنی یا وقتی من یا بابایی پشت رولیم با زوری که داری دنده رو عوض میکنی مجبورم بشینونمت کنارم کمربندتم ببندم وبه گریه های اولیت عکس العملی نشون ندم وطاقت بیارم اخه بد عادت شدی همش باید تو بقلمون باشی اونم فقط پشت رل هر کس نشسته باشه دارم ترکت میدم جارو برقی هم که روشن میکنم اول باید بدم به شما تا شما اول جارو بزنید بعد اگه خسته شدید بدید به من وای که خسته میشم از بس جمع او...
10 بهمن 1391

ماهان در پایان13 ماهگی

سلام شاه پسر مامان ببخشید دیر به دیر وبتو اپ میکنم به خدا نمیدونم چرا جدیدا تند تند سرما میخوری دوباره انفولانزا از پسر عمو و دختر عموت گرفتی هنوز که هنوز اب دماغت به راهه انقدر هم شیطون هستی که نمیدونم به کدوم کارت برسم مریضیت یا شیطنات جدیدا هم که هر کاری بابا جونی میکنه عین اونو انجام میدی مثلا گوشی موبایل رو میگیری دستت از پذیرایی به اتاق خواب از اتاق خواب به اشپزخانه راه میفتی وگوشی رو هم زیر گوشت وهمینطوری صحبت میکنی وبا دستتم اشاره میکنی دقیقا عین خود بابا تا خسته میشی میای گوشیرو میدی بهم و میگه اه اه یعنی خسته شدم جدیدا هم نمیذاری ازت عکس بگیرم تا میخوام عکس بگیرم همش پشتتو بهم میکنی ویه چیزی زیر لب میگی فک...
6 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد